به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، این مطالعه که در نشریه «عصبشناسی» منتشر شده، تازهترین پژوهش درمورد ارتباط چربی شکم و زوال عصبی (neurodegenerative) است. اما این پژوهش حتی یک قدم فراتر میرود و رابطه حافظه و عملکرد حرکتی و ترکیبات مختلف بدنی در مردان و زنان را تجزیه و تحلیل میکند.
در طول این مطالعه ۹ ساله ۸۲۴۴ نفر از میان بیش از ۴۱۲ هزار نفر به نوعی بیماری زوال عقل و پارکینسون مبتلا شدند. پارکینسون بیماری عصبی دیگری است که از دست دادن حافظه و همچنین مشکلات عملکرد حرکتی را به همراه دارد. در میان این افراد، هم زنان و هم مردان که چربی شکمی داشتند، ۱۳ درصد بیشتر از کسانی که سطح چربی قسمت میانی بدنشان کمتر بود در معرض ابتلا به بیماریهای زوال عصبی قرار داشتند.
با اینکه افزایش خطر در هر دو جنس یکسان بود، مردان با هر ترکیب بدنی، بیش از زنان با خطر ابتلا به بیماری پارکینسون و زوال عقل مواجه بودند. اما طبق این مطالعه تنها چربی شکم نیست که بر حافظه تاثیر میگذارد، به نظر میرسد چربی بازو در ابتلا به زوال عقل کمی پیشبینیکنندهتر است. افرادی که در بازوهایشان سطح بالای چربی داشتند ۱۸ درصد بیشتر با خطر ابتلا به پارکینسون و آلزایمر مواجه بودند. البته همه اخبار بد نیستند و افرادی که «قدرت عضلانی بالایی» دارند ۲۶ درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به بیماریهای زوال عصبی قرار دارند.
«هوان سانگ»، استاد همهگیریشناسی و نویسنده این پژوهش از چین میگوید: به عبارت ساده به نظر میرسد که تجمع چربی در شکم و بازوها، بر سایر اندامها از جمله سیستم قلبی عروقی و سلامت عصبی تاثیر مسمومکننده و التهابی دارد و افزایش خطر بیماریهای زوال عصبی را به دنبال خواهد داشت. دانشمندان از جمله سانگ بر این باورند که سطح بالای چربی به ویژه در قسمت میانی بدن، خطر زوال عقل را به دنبال خواهد داشت.
دکتر «توماس هالند» هم به یاهو لایف گفت: چاقی مرکزی بدن که مشخصا چربی اضافی شکمی است، با اختلال متابولیک، التهاب و مقاومت در برابر انسولین مرتبط است و همه اینها در خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی و به دنبال آن بیماریهای زوال عصبی نقش دارند. البته هنوز کاملا مشخص نیست که بیماریهای قلبی عروقی و آلزایمر چگونه به یکدیگر مربوط میشوند. ممکن است که عوامل خطر یکسانی مانند چاقی، نداشتن تحرک، کلسترول بالا و سیگار کشیدن خطر ابتلا به هر دو را افزایش دهد، یا اینکه یکی از آنها بر دیگری تاثیر بگذارد.
اما طبق بررسیهای منتشرشده در مجله انجمن قلب آمریکا، نظریه غالب این است که این ارتباط به فشار خون بالا و سخت شدن شریانها برمیگردد که التهاب آسیبزننده سلولی و کاهش اکسیژنرسانی به مغز و بدن را به دنبال دارد. این مشکلات، تجمع پلاکها در مغز را سبب میشوند و همزمان توانایی بیولوژیکی بدن را برای پاکسازی این رسوبات سمی محدود میکنند.
با آنکه هر نوع چاقی فرد را بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی قرار میدهد، چربی شکم بیشتر بر التهاب عمیق و کلی بدن دلالت دارد.
به گزارش ایندیپندنت، «زور پنجه» (grip strength) که در پژوهش جدید بررسی شده است، از مدتها پیش عوامل پیشبینیکننده زوال عقل و سایر بیماریهای مزمن مانند بیماریهای قلبی عروقی و مرگ به شمار میرفت. متخصصان بر این باورند که زور پنجه، یعنی میزان نیرویی که هنگام فشردن یک جسم میتوانید ایجاد کنید و در ادامه آن را حفظ کنید، تحت تاثیر بسیاری از عوامل خطر مشابه در بیماری زوال عقل ازجمله التهاب است. هالند میگوید از طرف دیگر، قدرت عضلانی بیشتر با سلامت کلی بهتر از جمله سلامت قلب و عروق همراه است. قدرت عضلانی به حفظ کارایی متابولیک، کاهش التهاب و حفاظت از گردش خون سالم که عوامل محافظتی در برابر زوال عصبی است، کمک میکند.
این مطالعات همچنین نشان میدهند که با تغییراتی کوچک میتوان چربیهای دور شکم و بازو را کاهش داد و به این ترتیب به کاهش بیماری زوال عقل و پارکینسون کمک کرد. دکتر هالند میگوید که برای کاهش خطر بیماریهای زوال عصبی، پیروی از رژیم غذایی متعادل حیاتی است. محدود کردن مصرف غذاهای سرشار از چربیهای ترنس غیراشباع و اشباعشده مانند گوشت قرمز تیره، غذاهای سرخشده، غذاهای حاضر و آماده، کره و لبنیات پرچرب، سلامت را بهشکل قابل توجهی تقویت میکند و چربیهای اطراف شکم را کاهش میدهد.
البته هالند میگوید که حذف غذاهای فوق فراوریشده و چرب از رژیم غذایی تنها راه چاره نیست، بلکه در کنار آن باید سراغ مواد غذایی برویم که برای قلب و مغز مفیدند. آجیل، روغن زیتون فوق بکر و ماهیهایی مانند سالمون، همگی از اسیدهای چرب امگا ۳ و امگا ۶ سرشارند و به حفظ سلامت مغز کمک میکنند. سبزیجات برگدار و توتهای غنی از آنتیاکسیدان هم بر سلامت قدرت شناختی مغز و قلب و عروق تاثیر میگذارند.
همچنین ورزش منظم روزانه، افزایش قدرت بدنی و چربیسوزی را به همراه خواهد داشت و خطر ابتلا به زوال عقل را کاهش میدهد. هالند توصیه میکند که ۱۵۰ دقیقه تمرین بدنی متوسط تا شدید در هفته داشته باشید که میتوانید با جلسات ۳۰ دقیقهای و پنج بار در هفته به این هدف دست یابید. او همچنین بر تنوع تمرینات ورزشی از جمله تمرینهای وزنهبرداری برای افزایش قدرت عضلات و تمرینات کششی و تعادلی برای افزایش انعطافپذیری و استقامت تاکید میکند.