آرمان زنان : به نقل از سایکولوجی تودی، اختلاف جنسیتی در میل جنسی ممکن است به دلیل تفاوت های ذاتی بین زن و مرد باشد، اما می تواند هنجارهای اجتماعی نیز باعث آن بشود.
اکثر مردم مکانیزم ارگاسم زنانه را درک نمی کنند، بنابراین زنان اغلب به اندازه مردان از رابطه جنسی لذت نمی برند.
بسیاری از زنان نگرش «دختر خوب» را درونی سازی می کنند، بنابراین اگر بیش از حد از رابطه جنسی لذت ببرند، احساس ناراحتی می کنند.
یک یافته ثابت در روانشناسی این است که زنان به طور متوسط نسبت به مردان علاقه کمتری به رابطه جنسی دارند و میل جنسی کمتری را ابراز میکنند، شریک جنسی کمتری در طول زندگی میخواهند و در مقایسه با مردان تمایل کمتری به رابطه جنسی معمولی دارند. دلیل این تفاوت جنسیتی، یکی از بحث های بزرگ در روانشناسی است.
طبیعت در مقابل پرورش
برخی از روانشناسان استدلال می کنند که این اختلاف در میل جنسی به دلیل تفاوت های ذاتی بین زن و مرد است. بر اساس رویکرد تکاملی، جنس مذکر میتواند با جفتگیری با تعداد زیادی جنس مونث و داشتن فرزندان تا حد ممکن، تناسب تولید مثل خود را بهینه کند. در نتیجه، مردان باید میل جنسی بالایی داشته باشند و تمایل بیشتری به رابطه جنسی معمولی نشان بدهند.
در مقابل، زنان از نظر تعداد فرزندانی که می توانند تولید کنند محدود هستند. علاوه بر این، آنها هستند که هزینه های بارداری و فرزندآوری را متحمل می شوند. بنابراین، باید در مورد اینکه با چه کسی ارتباط برقرار می کنند، سختگیر باشند و شروع رابطه جنسی را تا زمانی که متقاعد شوند که مرد برای مراقبت از بچهها کمک خواهد کرد، به تأخیر بیاندازند.
روانشناسان دیگر معتقدند که این اختلاف در میل جنسی ناشی از عوامل اجتماعی است؛ به طور خاص، ما به پسران و دختران نوجوان پیام های متفاوتی در مورد تمایلات جنسی آنها می دهیم.
از یک طرف، مردان جوان معمولاً تشویق می شوند که به میل جنسی خود واکنش نشان بدهد و ما تا حدودی در برخورد با آنها سهل انگاری می کنیم. بالاخره پسرها پسر خواهند بود.
از سوی دیگر، به زنان جوان گفته میشود که دختران خوب علاقه جنسی خود را نشان نمیدهند یا حتی اصلاً نباید تمایل جنسی داشته باشند یا زمانی که زنان جوان تمایل زیادی به رابطه جنسی نشان می دهند، شرمسار خواهند شد. اما مردان جوان فعال از نظر جنسی هرگز با این نوع رفتار مواجه نمی شوند.
زنان بدتر از مردان رابطه جنسی دارند
تفاوت های گروهی یا فردی همواره وجود دارد، با این حال شکی نیست که طبیعت و پرورش هر دو نقش دارند.تری کانلی و ورنا کلین، روانشناسان دانشگاه میشیگان استدلال میکنند که دلیل دیگری برای تفاوت جنسیتی در میل جنسی وجود دارد که روانشناسان تاکنون به آن به طور مفصل تری نپرداخته اند. یعنی وقتی زن و مرد رابطه جنسی دارند، عموماً زنان کمتر از مردان از آن لذت می برند. این محققان استدلال می کنند که از آنجایی که زنان نسبت به مردان لذت کمتری از رابطه ی جنسی میبرند، جای تعجب نیست که زنان آنقدر به انجام آن تمایل نشان نمی دهند.
Conley و Klein در مقاله ای که اخیراً در مجله Perspectives on Psychological Science منتشر کرده اند، چهار دلیل را بیان می کنند که چرا رابطه جنسی برای زنان به خوبی مردان نیست
دلیل اول: تفاوت های آناتومیکی
دلیل اول به تفاوت های آناتومیکی بین زن و مرد مربوط می شود. به پسرها آموزش داده می شود که هر بار که ادرار می کنند آلت تناسلی خود را نگه دارند، بنابراین آنها به سرعت یاد می گیرند که لمس کردن خود چقدر لذت بخش است. در مقابل، دختران نیازی به لمس کلیتوریس خود در زندگی روزمره خود ندارند، بنابراین کمتر احتمال دارد که لذت انجام این کار را به تنهایی کشف کنند. به عنوان بزرگسالان جنسی، بسیاری از زنان در ارگاسم مشکل دارند زیرا نمی دانند که کلیتوریس آنها باید تحریک شود و حتی ممکن است از انجام این کار احساس شرم کنند.علاوه بر این، ماهیت نافذ آمیزش آلت تناسلی واژن به این معنی است که زنان به مراتب بیشتر از مردان درد را تجربه می کنند و بالاخره زنان باردار می شوند که در بهترین حالت به عنوان یک بار و در بدترین حالت بدبختی مطلق تجربه می شود.
دلیل دوم: زنان بیشتر از مردان قربانی خشونت جنسی می شوند
دلیل دوم این است که زنان بیشتر از مردان قربانی خشونت جنسی می شوند. مردان به طور کلی بزرگتر و قوی تر از زنان هستند و تمایل به تهاجم بیشتری دارند، بنابراین کمتر از زنان قربانی می شوند. اگر مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اید، طبیعی است که از برقراری مجدد رابطه جنسی احتیاط کنید، حتی با شریک جدیدی که به نظر مورد اعتماد می آید.
در واقع، ترس از امنیت دلیل رایجی است که زنان برای از دست دادن فرصت برای رابطه جنسی می آورند. در حالی که زنان قبل از اینکه بتوانند احساس سکسی داشته باشند باید احساس امنیت کنند، مردان می توانند با خطر بالقوه برانگیخته شوند. با این حال، کانلی و کلاین حدس میزنند که مردانی که قربانی خشونت جنسی شدهاند باید به اندازه زنان در رابطه جنسی جدید محتاط باشند.
دلیل سوم: تفاوت در استاندارد های جامعه
دلیل سوم مربوط به استانداردهای دوگانه جنسی است که در جامعه ما نفوذ کرده است. اگرچه زنان امروز نسبت به 60 سال پیش از نظر جنسی آزادتر هستند، اما همچنان پیام هایی در مورد اینکه یک «دختر خوب» چگونه باید رفتار کند، دریافت می کنند. این مطمئناً در مورد برخوردهای جنسی گاه به گاه صادق است، اما حتی در روابط متعهدانه، بسیاری از زنان همچنان احساس گناه یا شرم می کنند اگر در طول رابطه جنسی بیش از حد از خود لذت ببرند.
دلیل چهارم: فیلمنامه ی غالب
دلیل چهارم از فیلمنامه فرهنگ ما برای رفتارهای دگرجنس گرا می آید. بر اساس این فیلمنامه، مرد شروع به رابطه جنسی می کند و اگر شریک زندگی او مایل باشد، این امر به پیشبازی می رسد که بیشتر روی ایجاد نعوظ متمرکز است. پس از رسیدن به این هدف، دخول انجام شده و تا زمانی که به ارگاسم برسد، فشار میآورد. انتظار می رود که زن در این مدت نیز به نوعی به ارگاسم برسد، حتی اگر کلیتوریس به ندرت در طول رابطه جنسی تحریک شده باشد.
اگرچه زوجهایی با تحصیلات جنسی هستند که میدانند چگونه رابطه جنسی را برای هر دو شریک لذتبخش کنند، بسیاری از زوجها رابطه جنسی را کاری میدانند که او برای او انجام میدهد. یعنی او به ارگاسم می رسد و «لذت» راضی کردن او را به دست آورده است.
به گفته کانلی و کلاین، تعداد بسیار کمی از زوج ها درگیر کونیلینگوس هستند. حتی زنانی که مایل به انجام رابطه جنسی دهانی با شریک زندگی خود هستند، گاهی از دریافت آن احساس شرم یا انزجار می کنند و با این حال، بدون تحریک کافی کلیتوریس، احتمال رسیدن زنان به ارگاسم بسیار کم است.
علاوه بر این، تعداد کمی از زوج ها در طول رابطه جنسی با هم ارتباط برقرار می کنند. آنها به داشتن رابطه جنسی به عنوان «انجام کاری طبیعی» فکر می کنند و صحبت کردن در طول این «عمل طبیعی» را غیر ضروری یا حتی نامناسب می دانند. علاوه بر این، هم مرد و هم زن تمایل دارند که از آناتومی جنسی زنان و مکانیسم نحوه عملکرد ارگاسم زنان بی اطلاع باشند.
با توجه به اینکه زنان نسبت به مردان رابطه جنسی بدتری را تجربه می کنند، جای تعجب نیست که آنها کمتر به آن تمایل دارند. اما لازم نیست اینطور باشد. جنسیت جامع و متناسب با سن آموزش می تواند به بزرگسالان نوظهور کمک کند تا بفهمند که چگونه روابط جنسی را برای هر دو شریک سرگرم کننده و هیجان انگیز کند.
انسان ها ذاتاً موجوداتی بسیار جنسی هستند و با غلبه بر جهل و اطلاعات غلطی که در جامعه ما وجود دارد، هم زن و هم مرد می توانند به نوعی از رضایت جنسی دست یابند که زندگی را ارزشمند می کند.